چطور بهتر یاد بگیریم | 23 | Interleaved Practice / تمرین ترکیبی

اشتراک وفاداری (ماهی یک چایی)

می‌توانید از محتویات این باکس بگذرید و یک‌راست به سراغ نوشته اصلی بروید. قبل از خرید اشتراک وفاداری، مزایای آن را از طریق این پیوند مشاهده کنید. لطفا تنها بعد از خواندن «مزایای خرید اشتراک» اقدام به خرید کنید.

ابتدا تعریفی از تمرین ترکیبی ارائه دهم: ‫Mixed یا Varied یا Variable یا Interleaved Practice به تمرین‌هایی گفته می‌شود که به یک سرفصل خاص خلاصه نمی‌شوند. در این مقاله ما به آن‌ها «تمرین ترکیبی» می‌گوییم.

تمرین ترکیبی چیست؟

فرض کنید که می‌خواهید یک مهارت جدید را یاد بگیرید. یک سری لغت را حفظ کنید و یا ببینید که یک مساله ریاضی را چطور باید حل کنید. اکثرا چه کاری انجام می‌دهند؟ اصول اولیه‌ی مساله‌ای که با آن روبرو شده‌اند را یاد می‌گیرند و سپس تمرین‌هایی که به آن سرفصل اختصاص داده شده را تمرین و تمرین و باز هم تمرین می‌کنند. به این صورت به یک پختگی در آن مهارت می‌رسند. به این کار Block Practicing می‌گویند. به عبارتی کل پروسه‌ی یادگیری شما به یک مهارت خاص اختصاص داده می‌شود. مثل یک بلوک بزرگ یا چیزی شبیه به این.

ولی بلاک پرکتیسینگ چیست؟ در این نوع تمرین شما در یک زمان، فقط و فقط به یک سرفصل خاص می‌پردازید. این کار را با تکرار و تکرار انجام می‌دهید و بعد از اینکه بابت یادگیری خیال‌تان راحت شد به سراغ یک سرفصل دیگر می‌روید. «تمرین ترکیبی» در طرف مقابل آن قرار دارد و شما بر روی چند سرفصل به صورت همزمان کار می‌کنید.

فرض کنید که می‌خواهید سرفصل‌های الف و ب و ج را یاد بگیرید. بلاک پرکتیسینگ به این صورت خواهد بود: الف‌الف‌الف ب‌ب‌ب ج‌ج‌ج. تمرین ترکیبی در طرف دیگر: الف‌ب‌ج الف‌ب‌ج الف‌ب‌ج یا حتی الف‌ب‌ج الف‌ج‌ب ج‌الف‌ب.

کدام روش موثرتر است؟

تحقیقات زیادی در این خصوص انجام شده است که برای طولانی نشدن نوشته وارد جزئیات تک‌تک آن‌ها نمی‌شویم. در یکی از این تحقیقات دو گروه دانش‌آموز که به دو روش مختلف با چهار مساله مختلف روبرو شدند. ابتدا، خوب روی یک مساله کار کردند و بعد یک آزمون از آن‌ها گرفته شد، سپس روی مساله‌ی دوم کار کردند و یک آزمون دیگر از آن‌ها گرفته شد. برای گروه دوم اوضاع متفاوت بود و از تمرین ترکیبی استفاده شد. آن‌ها چهار مساله را در هم یاد گرفتند و در پایان ۱۶ سوال از همه‌ی سرفصل‌های مختلف از آن‌ها گرفته شد. دو نشست کامل با فاصله‌ی یک هفته به همین منوال برگزار شد. نتیجه چه بود؟

Interleaved Practice

گروه اول ۲۹٪ در تست اولیه بهتر از گروه دوم عمل کردند. به عبارتی نتیجه نشان می‌داد که آزمون اولیه و بعد از خواندن سرفصل برای گروه اول ساده‌تر بوده. ولی یک تست نهایی هم برگزار شد که اوضاع را عوض کرد. گروه دوم ۴۳٪ بهتر از گروه اول توانستند به مساله‌ها پاسخ بدهند. هرچند به نظر منطقی نمی‌رسد، ولی پیچیدگی‌های مغز ما باعث این اتفاق می‌گردد.

هنوز کاملا مشخص نیست که چرا مغز به این صورت عمل می‌کند و تئوری‌های موجود به اتفاق نظر در خصوص آن نرسیده‌اند.

به خاطر دارید که پیشتر در خصوص پُرآموزی چه گفته بودیم؟ پرآموزی برای آزمون پیش رویی که قرار است چند ساعت دیگر برگزار شود، می‌تواند مفید باشد و حتی روش بهتری نسبت به بقیه است. مثلا تصور کنید که یک نطق زنده را در پیش رو دارید. ولی در بلندمدت، نتیجه‌ی جالبی از آن نمی‌گیرید. مکانیزم پرآموزی و نشست‌هایی که به صورت بلاک پرکتیسینگ برگزار می‌شود، به نظر مشابه یکدیگرند.

نکاتی مهم در باب یادگیری

به خاطر داشته باشید که قبل از شروع یادگیری بهتر است که در خصوص منابع: شامل دوره‌ای که قرار است بگذرانید، کتاب‌هایی که مطالعه کنید و… مطالعه کنید. انتخاب هوشمندانه‌ی مسیر، شما را در جهت درستی برای پیشرفت قرار می‌دهد. در طرف دیگر، انتخاب ناآگاهانه می‌تواند باعث عقبگرد شما شود.

تمرکز خود را در آن واحد و در قسمت‌های کوتاه زمانی (مثلا بیست و پنج دقیقه‌ای) بر روی فقط یک موضوع بگذارید و تمام حواس‌پرت‌کن‌های اطراف را دور بیندازید. ولی همه‌ی نشست‌هایتان را به یک سرفصل اختصاص ندهید. سعی کنید که در طول روز و نشست‌های مختلف، بین دو یا سه مهارت جابجا شوید. مثلا فرض کنید که می‌خواهید روزانه شش عدد بیست و پنج دقیقه را به یادگیری اختصاص دهید. حداقل دو سرفصل انتخاب کنید و آن‌ها را به صورت الف‌الف‌ب‌ب‌الف‌ب یا هر ترکیبِ ترکیبیِ دیگرِ در هم، بچینید. این دیگر بستگی به شما دارد که چطور این ترکیب را بسازید، فقط خاطرتان باشد که ترکیب باشد و نه یک سلسله از نشست‌های پشت سر هم برای فقط یک سرفصل.

یکی از مشکلات ما انسان‌ها، ابله بودن مغزمان است. ابله بودن به این معنی که خودش، خودش و ما را یک جا با هم فریب می‌دهد. چیزی که در بلاک پرکتیسینگ اتفاق می‌افتد یک نمونه از آن است. مغز شما در بلاک پرکتیسینگ می‌گوید که به سرفصل تسلط کافی پیدا کرده‌اید و موضوع را کامل فهمیده‌اید. این توهم دانستن، شما را فریب می‌دهد و یک اعتماد کاذب به فهمیدن مفهوم را سبب می‌شود.

تمرین ترکیبی در طرف دیگر اینطور القا می‌کند که شما هیچ چیزی از موضوع نفهمیده‌اید. روزهای اول با خودتان می‌گویید که آیا واقعا این روش کارآمد است؟ احساس می‌کنید که در جا می‌زنید. این هم یکی از فریب‌های مغز است. شما در اصل بهترین روش را انتخاب کرده‌اید، و اگر نتوانید به این روش، مهارتی را بعد از مدتی یاد بگیرید، با روش‌های دیگر هم حتما نمی‌توانستید.

به غیر از تمرین ترکیبی، هر بار با بازه‌های زمانی چند روزه، مواردی را که خوانده‌اید و یاد گرفته‌اید، مرور کنید. فاصله بین مواردی که یاد گرفته‌اید به یادگیری بهتر و عمیق‌تر شما کمک فراوانی می‌کند.

در نهایت سعی کنید که در فاصله‌های زمانی از خودتان آزمون بگیرید. آزمون به شما کمک می‌کند تا دریابید که دقیقا کجا ایستاده‌اید و قدم بعدی‌تان باید چگونه باشد.

1 بازتاب

  1. چطور بهتر یاد بگیریم | 42 | نابغه یا معمولی - ایلولا

پاسخ دهید

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد